loading...

هیچ‌کجا

Content extracted from http://stackelberg.blog.ir/rss/?1739264406

بازدید : 347
دوشنبه 18 اسفند 1398 زمان : 23:17
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

هیچ‌کجا

ضمیرناخودآگاه چیزی است که همیشه به فکر تو است. چیزی است که تو رو از خودت بیشتر دوست دارد.

اتفاقاتی که دارند می‌افتند خیلی ترسناک اند. اما می‌شد خیلی بدتر از این بشود. این بهترین حالتش بود.من خیلی خوش‌شانسم.

به خدا گفته بودم که خودش هدیه‌ی تولدم را بدهد. حین این که با خودم دلایل کاملا منطقی را متذکر می‌شدم که وجود خدا را نقض می‌کرد. اما خب این بار هم هدیه ام را گرفتم. این را مطمئن هستم که چیزی وجود دارد که دارد به من کمک می‌کند. که خیلی باید قوی تر از ضمیرناخودآگاهم باشد. چرا انقدر همه چیز شانسی درست از آب در‌می‌آید. خدا وجود دارد.

عجیب است. خیلی. اعتقاد چیز عجیبی‌ است. چه دلیل منطقی وجود دارد که اگر بتوانی ضمیرناخودآگاهت را به چیزی معتقد کنی آن چیز روی زندگی تو اثر بگذارد. نمی‌فهمم.

دنیا خیلی پیچیده است. همه چیز به هم ربط پیدا میکنند. بعد تو اصلا نمیفهمی‌که این روابط اصلا از کجا شروع شده اند. سر و ته به هم وصل میشود بعد اصلا سر و ته را نمی‌شود پیدا کرد. روابط زاد و ولد می‌کنند.‌‌‌ای هرچیزی که به من کمک کردی.‌‌‌ای موجود عجیبی که در عام به نام خدا یاد می‌شوی. از تو متشکرم.

این مشکل را هم پشت سر میگذارم.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 7
  • بازدید کننده امروز : 4
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 60
  • بازدید سال : 200
  • بازدید کلی : 8746
  • کدهای اختصاصی